گالری آرامه

| طراحی و ساخت و فروش زیورآلات طلا

داستــــــــان

آکــادمــی
آرامه

داستان آرامه به جایی میرسه که سال 1400 مهدیس و آرش تصمیم میگیرن فروشگاه حضوری گالری آرامه رو هم تو مرکز خرید اپال افتتاح کنن و الان گالری آرامه از پیج اینستاگرام، وبسایت و فروشگاه روزانه فروش قابل توجهی داره.

آکادمی آرامه هم بعد از 4 سال فعالیت و برگزاری 20 دوره موفق تو سال 1402 ورژن چهارم از دوره آموزشی صفر تا صد خودش رو ارائه میده که تمام آپدیت ها و اطلاعات لازم برای شروع و موفقیت از این مسیر توش هست. به امید روزی که انسان خودش را باور کنi

داستان آکادمی آرامه برمیگرده به

گالری آرامه و البته که داستان گالری آرامه هم از مهدیس شروع میشه

مهدیس دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه شیراز بود که سر یکی از کلاس هاشون استاد یه پروژه میده و میگه طرح های دستی خودتون را با پلکسی یا چوب درست کنید. همین میشه که مهدیس با دستگاه برش لیزر  آشنا میشه و تصمیم میگیره کنار طرح های دانشگاه چند تا از طرح های خودش رو هم به کارگاه سفارش بده و از همین روش برای خودش دستبند و انگشترهایی که دوست داره رو درست میکنه. این موضوع باعث شد که هم کلاسی ها و دوستای خوابگاه مهدیس از اون دستبندها خوششون بیاد و ازش بخوان که برای اونها هم درست کنه…، متوجه شروع داستان شدید؟ ایده فروش زیورآلات و درآمدزایی برای مهدیس از همینجا شروع ش، در واقع شروع میکنه به طراحی کردن  و سفارش گرفتن و بعد فروش. بعد از تموم شدن دانشگاه مهدیس برمیگرده تهران و برای اینکه بتونه هنوز از دوستاش سفارش بگیره، عکس طرح ها و محصولاتش رو تو پیج فیسبوک پست میکرد، جالبه بدونید اون موقع هنوز اینستاگرام نبود!  ولی اینستاگرام هم که میاد یه پیج به اسم آرامه گالری میزنه و شروع به فعالیت میکنه. البته انتخاب اسم آرامه هم خودش یه داستان داره که بعدا از زبان مهدیس میشنویم. خیلی سریع تو تهران با چند تا کارگاه استیل و نقره هم آشنا میشه و شروع میکنه به سفارش گرفتن، به خصوص طرح های اسم که با جنس استیل و نقره درست میکرد و خیلی هم پر فروش بود.

کم کم  با پیشنهاد خانواده و بدون پیش زمینه قبلی شروع به سفارش گرفتن طلا میکنه و با کارگاه های طلا سازی وارد همکاری میشه. بعد از اینکه با همسرش آرش آشنا میشه شروع میکنن به آموزش دیدن دوره های مختلف و همزمان یادگیری هاشون رو روی این کسب و کاری که مثل نوزاد متولد شده بود پیاده میکردن. همین باعث شد سرعت رشد پیج آرامه گالری و این کسب وکار بالا بره و خیلی زود یه دفتر کار گرفتن و تیم آرامه از سال 97 تبدیل به یه تیم 5 نفره شد که کارهایی مثل طراحی، عکاسی، مونتاژ، فروش و حسابداری رو انجام میدادن. تا اینجای داستان نکته جالب مسیر اینه که این کسب و کار نه تنها بدون سرمایه اولیه شروع شد بلکه هچنان بدون اینکه سرمایه ای از بیرون وارد اون بشه داشت رشد میکرد و همین موضوع باعث شد مهدیس و آرش به این فکر کنن که وقتی میشه با این روش وارد این حرفه شد و بدون سرمایه اولیه به درآمد رسید، پس چرا به اونایی که به این کار علاقه دارن یاد ندیم؟ چرا بهشون این باور رو ندیم که میتونن وارد مسیر بشن و متوجه بشن خیلی از حرف هایی که آدم های معمولی میزنن دروغه! مثل اینکه میگن این کار حتما سرمایه زیاد میخواد! یا اینکه میگن باید خاک این کارو بخوری تا موفق بشی! یا اینکه میگن کی تو اینستاگرام طلا میخره و مردم چطور اطمنیان میکنن! تمام اینها باورهای محدود کننده آدم هاییه که نمیخوان شما تغییری تو زندگیتون ایجاد کنید و همه چیو با منطق خودشون ارزیابی میکنن. در حالیکه اکثر آدم های موفق از مسیر غیر منطقی به موفقیت رسیدن. خود مهدیس و تعداد زیادی از هنرجوهای آکادمی بارها ثابت کردن که این مسیر و این دستورالعمل داره جواب میده و کسی که واقعا بخواد، میتونه صاحب کسب و کار و گالری خودش بشه.